تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق، که نامی خوشتر از اینت ندانم. وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری، به غیر از زهر شیرینت نخوانم. تو زهری، زهر گرم سینهسوزی، تو شیرینی، که شور هستی از توست. شراب جام خورشیدی، که جان را نشاط ...
:: موضوعات مرتبط:
دل نوشته ,
,
:: بازدید از این مطلب : 488
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2